توضیحات : …شام در كاخ ملكه ي مادر . شاه بسيار سرحال و شنگول بود . در ميان ميهمانان ، سپهبد يزدان پناه هم حضور داشت كه رئيس بازرسي شاهنشاهي است ، و اشاره كرد كه اخيرا شكايت ها كمتر شده ، كه حاكي از رضايت مردم از دولت است . من گفتم : شايد هم به سادگي به اين نتيجه رسيده اند كه چون شكايت هايشان به جايي نمي رسد ، دست از شكايت برداشته اند . نه شاه و نه يزدان پناه هيچ كدام شوخي را نگرفتند ، ولي من خوشحالم كه حرف دلم را زدم ، اقلا چشم و گوش شاه را باز مي كند. به شاه گفتم با وجود اين كه موقعيت مناسب حرف هاي خنده دار نيست ولي ناچارم واقعه ي مضحكي را كه ديشب در دفتر نمايندگي اسرائيل رخ داده گزارش كنم. و آن عبارت از اين بود كه من مشغول گفتگو با رئيس ستاد ارتش اسرائيل بودم و درباره ي پيشرفت هاي ايران حرف مي زديم كه ناگهان ارتشبد ازهاري مثل خروس بي محل پريد ميان حرف ما وگفت در اين جا هر پيشرفتي كه انجام گرفته يك علت داشته و آن هم اين كه همه مثل سگ از شاه مي ترسند . اگر كسي دستوري را كه او داده انجام ندهد حسابش با كرام الكاتبين است. شاه گفت : خوب اشكال اين حرف چيست ؟ ناچار شدم بگويم ترس و وحشت جانشين درستي براي ميهن پرستي و انجام وظيفه نيست . شاه گفت : باز هم نمي دانم كجاي حرف او اشكال داشته ، كه به روشني منظورش اين بود در آينده بهتر است نظرياتم را براي خودم نگاه دارم …
نظرات شما عزیزان:
سایت : www.test.ir
سفارش : تست نوع سفارش
نظر : تست نظر تست تست تست تست
سایت : www.test.ir
سفارش : تست نوع سفارش
نظر : تست نظر تست تست تست تست
سایت : www.test.ir
سفارش : تست نوع سفارش
نظر : تست نظر تست تست تست تست